انفاق قرآنی و ابزارهای مالی مناسب آن در عصر حاضر

پدیدآورسیدعباس موسویان

تاریخ انتشار1388/12/13

منبع مقاله

share 1287 بازدید
انفاق قرآنی و ابزارهای مالی مناسب آن در عصر حاضر

سید عباس موسویان
جایگاه و اهمیت انفاق

مثل الذین ینفقون اموالهم فی سبیل الله كمثل حبة انبتت‏سبع سنابل فی كل سنبلة مائة حبة والله یضاعف لمن یشاء والله واسع علیم; (1)
مثل كسانی كه در راه خدا انفاق می‏كنند همانند دانه‏ای است كه هفت‏خوشه برویاند كه در هر خوشه‏ای صد دانه باشد و خداوند برای هر كس كه بخواهد چند برابر می‏كند و خداوند گشایشگر داناست .
در تمام جوامع انسانی وقوع حوادث طبیعی چون سیل، زلزله، آتش‏سوزی و بروز مشكلات غیرارادی چون بیماری‏ها، تصادفات، و پدیده‏هایی از این قبیل باعث می‏شود گروهی از افراد نتوانند نیازهای زندگی خود و خانواده‏شان را تامین كنند . از جمله راه‏هایی كه دین اسلام، همانند سایر ادیان الهی، برای حل این مشكل توصیه كرده انفاق است . مسلمانان به مقتضای فطرت الهی و تعالیم قرآنی وظیفه دارند در مواقع خطر و بروز حوادث به یاری همنوعان خویش شتافته، آنان را در برخورد با مشكلات تنها نگذارند . خداوند رحمان در آیات متعددی از سوره بقره به این مهم پرداخته، وجود افراد خیر را همانند دانه‏هایی می‏داند كه در زمین مناسبی قرار گرفته و تبدیل به هفت‏خوشه و هفتصد دانه شده‏اند و زیبا این كه قرآن به جای تشبیه اعمال نیك افراد، خود افراد را چنین بابركت معرفی می‏كند و این اوج لطف و عنایت الهی به افراد شایسته است .

شرایط انفاق قرآنی

البته روییدن هفتصد دانه از یك دانه نیازمند دانه سالم، زمین مستعد، زمان مناسب و رسیدگی و حفاظت صحیح و مستمر است از این رو، خداوند در قرآن شرایط انفاق فی سبیل‏الله را چنین بیان می‏كند .

1- انفاق به منظور كسب رضای خدا

ومثل الذین ینفقون اموالهم ابتغاء مرضات الله وتثبیتا من انفسهم كمثل جنة بربوة اصابها وابل فآتت اكلها ضعفین فان لم یصبها وابل فطل والله بما تعملون بصیر; (2)
و مثل كسانی كه اموال خود را برای طلب رضای خداوند و استواری روح خود انفاق می‏كنند، همچون باغی است كه در نقطه بلندی باشد و باران‏های درشت‏به آن برسد [و از هوای آزاد به حد كافی بهره بگیرد]، میوه خود را دو چندان بدهد و اگر باران درشتی نبارد، باران‏های ریز و شبنم بر آن می‏بارد [لذا همیشه این باغ شاداب و پرطراوت است] و خداوند به آن‏چه انجام می‏دهید بینا است .
این آیه به زیبایی نشان می‏دهد كه مؤمنان و انفاق‏كنندگان واقعی كسانی هستند كه تنها به خاطر خشنودی خدا و پرورش فضایل انسانی و تثبیت این صفات در درون جان خود، و به منظورپایان دادن به نگرانی‏ها و ناراحتی‏هایی كه بر اثر احساس مسئولیت در برابر محرومان در وجدان آن‏ها پیدا می‏شود، اقدام به انفاق می‏كنند . (3) در نقطه مقابل این گروه، كسانی هستند كه به قصد خودنمایی و ریاكاری انفاق می‏كنند . خداوند سبحان با آوردن تمثیلی زیبا، نتیجه عمل آنان را بربادرفته دانسته، می‏فرماید:
مثل او (ریاكار) همچون مثل سنگ خارایی است كه بر آن، (قشر نازكی از) خاك باشد، (و بذرهایی در آن افشانده شود) و رگبار باران به آن برسد، (و همه خاك‏ها و بذرها را بشوید) و آن را صاف (و خالی از خاك و بذر) رها كند . آن‏ها (ریاكاران) از كاری كه انجام داده‏اند، چیزی به دست نمی‏آورند، و خداوند، جمعیت كافران را هدایت نمی‏كند . (4)

2- انفاق از اموال طیب و پاكیزه

یا ایها الذین آمنوا انفقوا من طیبات ما كسبتم ومما اخرجنا لكم من الارض ولا تیمموا الخبیث منه تنفقون ولستم بآخذیه الا ان تغمضوا فیه واعلموا ان الله غنی حمید; (5)
ای كسانی كه ایمان آورده‏اید! از بهترین و پاكیزه‏ترین چیزی كه به دست آورده‏اید و از آن‏چه ما برای شما از زمین رویانیده‏ایم انفاق كنید، و سراغ قسمت‏های ناپاك نروید تا از آن انفاق كنید، در حالی كه خود شما هم حاضر نیستید (به هنگام پذیرش اموال) آن‏ها را بپذیرید مگر از روی اغماض و اكراه (ناچاری) و بدانید كه خداوند بی‏نیاز و ستوده است .
ابی‏بصیر از امام صادق علیه السلام نقل می‏كند: آیه درباره كسانی نازل شد كه در ایام جاهلیت اموالی را از طریق مكاسب ناپسند به دست آورده بودند و قصد داشتند آن‏ها را در راه خدا انفاق كنند، خداوند آنان را از این كار نهی كرد و دستور داد از اموال پاك و حلال انفاق كنند . (6) نیز در تفسیر «مجمع‏البیان‏» از امام علی علیه السلام نقل شده است: این آیه درباره كسانی نازل گردید كه هنگام انفاق خرماهای خشك و نامرغوب را با خرمای خوب مخلوط می‏كردند و بعد انفاق می‏نمودند، به آن‏ها دستور داده شد كه از این كار بپرهیزند . (7)
روشن است كه این دو شان نزول هیچ منافاتی با هم ندارند و ممكن است آیه در مورد هر دو دسته نازل شده باشد، كه یكی ناظر به پاكی معنوی و دیگری ناظر به مرغوبیت مادی و ظاهری است .
از آن‏جا كه بعضی از مردم عادت دارند همیشه از اموال بی‏ارزش و آن‏چه تقریبا از مصرف افتاده و قابل استفاده خودشان نیست انفاق كنند و این‏گونه انفاق‏ها علاوه بر این كه سود چندانی به حال نیازمندان ندارد، یك نوع اهانت و تحقیر نسبت‏به آن‏ها است و موجب تربیت معنوی و پرورش روح انسانی نیز نمی‏باشد، این آیه صریحا مردم را از این كار نهی می‏كند و آن را با دلیل لطیفی همراه می‏سازد و آن این كه، شما خودتان حاضر نیستید این‏گونه اموال را بپذیرید مگر از روی كراهت و ناچاری، چرا درباره برادران مسلمان، و از آن بالاتر خدایی كه در راه او انفاق می‏كنید و همه‏چیز شما از اوست، راضی به این كار می‏شوید . (8) به عبارت دیگر، هدف از انفاق، آراستن روح و جان به صفت ایثار و گذشت و پیراستن آن از بخل و خست است نه رهایی از دست اشیای بی‏ارزش و از كار افتاده كه حضورشان زندگی را از لطافت می‏اندازد . (9)

3- انفاق آشكار و نهان

ان تبدوا الصدقات فنعما هی وان تخفوها وتؤتوها الفقراء فهو خیر لكم ویكفر عنكم من سیآتكم والله بما تعملون خبیر; (10)
اگر صدقات را آشكار بدهید كار خوبی است، ولی اگر آن‏ها را مخفی ساخته به نیازمندان بدهید، برای شما بهتر است و قسمتی از گناهان شما را می‏پوشاند و خداوند به آن‏چه انجام می‏دهید آگاه است .
تردیدی نیست كه انفاق آشكار و علنی در راه خدا و اختفای آن هر كدام اثر مفیدی دارد; زیرا هنگامی كه انسان به طور آشكار و علنی مال خود را در راه خدا انفاق می‏كند اگر انفاق واجب (خمس، زكات) باشد، گذشته از این كه مردم تشویق به این‏گونه كارهای نیك می‏شوند، از انسان این اتهام نیز رفع می‏گردد كه به وظیفه واجب خود عمل نكرده است، و اگر انفاق مستحب باشد، در حقیقت‏یك نحوه تبلیغ عملی است كه مردم را به كارهای خیر و حمایت از محرومان و انجام كارهای نیك اجتماعی و عام‏المنفعه تشویق می‏كند، و چنان‏چه انفاق به طور مخفی و دور از انظار مردم انجام شود، به طور قطع ریا و خودنمایی در آن كم‏تر است و خلوص بیش‏تر در آن خواهد بود; مخصوصا درباره كمك به محرومان، آب روی آن‏ها بهتر حفظ می‏شود و بر این اساس آیه فوق می‏گوید هر یك از دو كار، انفاق آشكار و نهان، خوب و شایسته است . (11) لكن از آن‏جا كه پایه اصلی دین و دینداری بر اخلاص است و عمل انسان هر چه خالصانه‏تر باشد به فضیلت نزدیك‏تر است، خداوند سبحان صدقه پنهانی را بر آشكار ترجیح داده می‏فرماید این برای شما بهتر است . (12) از امام صادق علیه السلام روایت‏شده است: خداوند فرموده زكات واجب را علنی ولی زكات مستحب را مخفیانه پرداخت كنید . (13) شاید دلیل آن باشد كه زكات واجب یك وظیفه عمومی، معمولی، و دور از ریاست . (14)

4- انفاق كریمانه

الذین ینفقون اموالهم فی سبیل الله ثم لا یتبعون ما انفقوا منا ولا اذی لهم اجرهم عند ربهم ولا خوف علیهم ولا هم یحزنون; (15)
كسانی كه اموال خود را در راه خدا انفاق می‏كنند، سپس به دنبال انفاقی كه كرده‏اند، منت نمی‏گذارند و آزاری نمی‏رسانند، پاداش آن‏ها نزد پروردگارشان (محفوظ) است، و نه ترسی دارند و نه غمگین می‏شوند .
طبق بیان این آیه در صورتی انفاق در راه خدا در پیشگاه پروردگار پذیرفته می‏شود كه به دنبال آن منت و چیزی كه موجب آزار و رنجش نیازمندان است نباشد . بنابراین، كسانی كه در راه خدا بذل مال می‏كنند ولی به دنبال آن منت می‏گذارند یا كاری را انجام می‏دهند كه موجب آزار و رنجش است، در حقیقت‏با این عمل ناپسند اجر و پاداش خود را از بین می‏برند .
آن‏چه در این آیه بیش‏تر جلب توجه می‏كند این است كه قرآن در واقع سرمایه زندگی انسان را منحصر به سرمایه‏های مادی نمی‏داند، بلكه سرمایه‏های روانی و اجتماعی را نیز به حساب آورده است . كسی كه چیزی به دیگری می‏دهد و منتی بر او می‏گذارد و یا با آزار خود، او را شكسته‏دل می‏سازد، در حقیقت چیزی به او نداده است; زیرا اگر سرمایه‏ای به او داده سرمایه‏ای هم از او گرفته است و چه بسا آن تحقیرها و شكست‏های روحی به مراتب بیش از مالی باشد كه به او بخشیده است . (16)
نكته دیگر این كه، در آیه شریفه، منت‏گذاردن و اذیت كردن، با واژه «ثم‏» كه به معنی فاصله زمانی است‏به كار رفته و این می‏رساند كه منظور قرآن تنها این نیست كه پرداخت انفاق مؤدبانه و محترمانه و خالی از منت‏باشد، بلكه در زمان‏های بعد نیز نباید با یادآوری آن منتی بر گیرنده انفاق گذارده شود، و این نهایت دقت اسلام را در خدمات خالص انسانی می‏رساند . (17)

5- پاسخ كریمانه

قول معروف ومغفرة خیر من صدقة یتبعها اذی والله غنی حلیم;
گفتاری پسندیده و گذشت‏بهتر از صدقه‏ای است كه آزاری به دنبال آن باشد، و خداوند بی‏نیاز و بردبار است . (18)
این آیه منطق اسلام را در مورد ارزش‏های اجتماعی اشخاص و حیثیت مردم روشن می‏سازد و عمل آن‏هایی را كه در حفظ این سرمایه‏های انسانی می‏كوشند و ارباب حاجت را با گفتار نیكو و احیانا راهنمایی‏های لازم بهره‏مند كرده، و هرگز اسرار آن‏ها را فاش نمی‏سازند، از بخشش افراد خودخواه و كوته‏نظری كه در برابر كمك مختصری هزار گونه زخم زبان به افراد آبرومند می‏زنند و شخصیت آن‏ها را در هم می‏شكنند، برتر و بالاتر می‏شمرد . (19) در این راستا پیامبر اكرم صلی الله علیه و آله وسلم می‏فرماید:
هنگامی كه حاجتمندی از شما چیزی خواست گفتار او را قطع نكنید تا تمام مقصود خویش را شرح دهد، سپس با وقار و ادب و ملایمت‏به او پاسخ بگویید، یا چیزی را كه در دست دارید در اختیارش بگذارید و یا به طور شایسته‏ای او را بازگردانید; زیرا ممكن است‏سؤال‏كننده فرشته‏ای باشد كه مامور آزمایش شما است تا ببیند در برابر نعمت‏هایی كه خداوند به شما ارزانی داشته، چگونه عمل می‏كنید . (20)

مدیریت قرآنی انفاق در عصر حاضر

حال كه به بركت انقلاب و جان‏فشانی شهدا و گذشت ایثارگران، دولت و ملت ایران اسلامی و قرآنی شده‏اند، جا دارد اندیشمندان مسلمان و مسئولین امر، بخشی از وقت و اندیشه خود را صرف اجرای یكی از مهم‏ترین تعالیم اقتصادی قرآن یعنی انفاق فی سبیل‏الله كنند و با انتخاب روش‏ها و طراحی ابزارهایی نو و متناسب با زمان حاضر، اهداف الهی را تحقق بخشند . سازمان‏ها و نهادهای دولتی چون كمیته امداد امام خمینی رحمه الله، سازمان بهزیستی، سازمان حمایت از بیماری های خاص و برخی مؤسسات خصوصی قابل اعتماد مردم می‏توانند با طراحی ابزارهای مالی مناسب، انفاق‏های ریز و درشت مردم نیكوكار كشور اسلامی را جمع‏آوری كرده به صورت برنامه‏ریزی شده و با مطالعه كارشناسی در محل‏های ضروری و واقعی به شكل آبرومندانه هزینه كنند . در ادامه مقاله یكی از ابزارهایی كه با مقداری تغییر می‏تواند ابزار مناسبی برای مطالب پیش‏گفته باشد، مورد بررسی قرار گرفته، پیشنهادهایی جهت اصلاح آن ارائه می‏گردد .

ارمغان بهزیستی ابزاری برای مدیریت انفاق

از جمله ابزارهایی كه قابلیت دارد آموزه انفاق را با شرایط و ویژگی‏های قرآنی در جامعه نهادینه كند، اوراق اعتباری از نوع «كارت‏های ارمغان بهزیستی‏» است كه توسط سازمان بهزیستی منتشر شده و در دوره‏های زمانی مشخصی به مردم عرضه می‏شود، افراد با خریدن كارت‏های مذكور وجوه نقدی خود را در اختیار سازمان می‏گذارند تا در خدمات عام‏المنفعه و رسیدگی به محرومان از آن‏ها استفاده كند و سازمان به منظور تشویق مردم، بخشی از وجوه را به قید قرعه به عنوان جایزه به دارندگان اوراق می‏پردازد . لكن متاسفانه به دلیل بی‏توجهی یا كم‏توجهی، این كارت‏ها به آلات قمار و ابزار ثروت‏های بادآورده (اكل مال به باطل) بیش‏تر شبیه شده است . به نظر می‏رسد با انجام اصلاحاتی در آن‏ها و دقت نظر در تحقق اصلاحات، می‏توان ابزاری كارآمد با ویژگی‏های قرآنی و با رعایت كامل موازین فقهی، طراحی كرد .

اصلاحات ضروری

1- اصلاح اهداف و انگیزه‏ها

در نظر گرفتن جوایز مادی وسوسه‏انگیز با به كارگیری شیوه‏های تند تبلیغاتی كه امروزه در كارت‏های ارمغان بهزیستی جریان دارد، انگیزه‏های انفاق و بخشش را در جامعه می‏خشكاند و افراد را به سمت‏یك قمار بزرگ و تصاحب یك ثروت بادآورده سوق می‏دهد و كم‏تر كسی با هدف كمك به محرومان و مستمندان یا مشاركت در امور خیر و عام‏المنفعه، اقدام به خرید اوراق می‏كند .
بایستی با اصلاح كمی و كیفی جوایز و انتخاب سوژه‏های مناسب تبلیغاتی و اجرای یك سری برنامه‏های فرهنگی، اهداف و انگیزه‏های مردم را به سمت انفاق فی سبیل‏الله و كمك به محرومان بكشانیم; به طوری كه فرد وجوه خود را نه به عنوان خرید اوراق بهادار، بلكه با نیت‏بخشش به مستمندان بپردازد و در مقابل، كارت ارمغان بهزیستی را به عنوان رسید دریافت كند .

2- اصلاح سازوكار درآمد - هزینه

سازمان و نهادی كه متصدی جمع‏آوری كمك‏های مردمی می‏شود بایستی وجهه مقبول اجتماعی داشته، از جهت جذب و نگهداری و مصرف درآمدهای مربوطه قابل اعتماد مردم باشد . اولین قدم برای ایجاد فضای اعتماد، داشتن برنامه شفاف و گویای كاری است; به طوری كه سازمان مذكور بتواند در پایان هر دوره مالی گزارش كاملی از میزان درآمدها، هزینه‏های جاری، تبلیغاتی و مصارف را برای مردم ارائه كند و افراد حقیقی و حقوقی ذی‏صلاح با نظارت و كنترل، آن گزارش را تایید كنند و در قدم بعدی لازم است‏با به تصویر كشاندن خدمات ارائه شده و نشان دادن آن‏ها از طریق تلویزیون و روزنامه‏ها و مجلات اعتماد مردم را افزایش داد . البته در این موارد حفظ آبروی انسان‏های نیازمند و شرافتمند و رعایت‏شئونات انسانی آن‏ها بر همه چیز مقدم است و نباید به بهانه تهیه گزارش، شخصیت افراد را لكه‏دار نمود . بر این اساس می‏توان با به تصویر كشیدن مراكز علمی، فرهنگی، ورزشی، دینی، خدماتی، بهداشتی و درمانی كه برای محرومین احداث شده و گزارش مكتوبی از هدایای نقدی به مستمندان، با مردم مؤمن و نوع‏دوست‏سخن گفت، و آنان را برای مشاركت در امر خیر تشویق كرد .

3- اصلاح ساختاری جوایز

وضعیت فعلی جوایز از چند جهت اشكال دارد:
اولا، جوایز مورد نظر از محل درآمد اوراق فروخته شده تامین می‏شود كه شبهه قمار وجود دارد; چرا كه در حقیقت گروهی با خریدن اوراق مذكور پولشان را در یك جا جمع می‏كنند، بعد از طریق قرعه‏كشی بخشی از آن پول‏ها به تعدادی از آنان تعلق می‏گیرد و نوعا در چنین فرایندی برندگان خوشحال و بازندگان از این كه اموالشان به صرف قرعه نصیب گروهی غیرمستحق شده است، ناراضی‏اند . به جهت همین نكته است كه وقتی از حضرت امام خمینی از ماهیت‏بلیطهای اعانه ملی (21) كه ادعا می‏شد جهت امور خیریه مصرف می‏شود استفتا گردید جواب دادند:
اگر فرضا یك شركت‏یا مؤسسه پیدا شود و برای اعانت‏به مؤسسات خیریه از قبیل بیمارستان یا مدارس اسلامی بلیطهایی منتشر كند و مردم هم برای اعانت این مؤسسات مبلغی بدهند و آن شركت از مال خودش یا وجوهی كه از انتشار بلیط به دست می‏آید، با اجازه تمام پول‏دهندگان مبلغی به اشخاصی كه قرعه به نام آن‏ها بیرون می‏آید بدهد مانع ندارد، لكن این مجرد فرض است و بلیطهایی كه اكنون فروخته می‏شود و قرعه‏كشی‏هایی كه اكنون عمل می‏شود به این نحو نیست و پول بلیط و قرعه حرام است . (22)
در این فتوا حضرت امام راه خروج از قمار و حرمت را در این می‏بینند كه یا جوایز از اموال و دارایی خود مؤسسه پرداخت‏شود و یا این كه تمام كسانی كه پول داده‏اند اجازه چنین كاری را بدهند، و روشن است كه صورت دوم فرضی بیش نیست; چرا كه به یقین حداقل برخی از كسانی كه به قصد برنده شدن اقدام به خرید اوراق مذكور می‏كنند، بعد از قرعه‏كشی هیچ رضایتی ندارند كه پولشان به صرف قرعه در اختیار افرادی قرار گیرد . به عبارت دیگر، رضایت آنان موقع خرید همانند رضایت قمارباز قبل از قمار است، یعنی رضایت‏به شرط برنده شدن، و وقتی متوجه می‏شوند كه برنده نشده‏اند رضایتشان از بین می‏رود . بر این اساس اگر جوایز از محل درآمد اوراق باشد حداقل شبهه قمار وجود دارد .
ثانیا، كمیت و كیفیت جوایز به گونه‏ای است كه غالب خریداران اوراق، به تصاحب چند جایزه ردیف اول چشم دوخته‏اند و روشن است كه چنین جوایزی نصیب تعداد انگشت‏شماری می‏شود و همیشه بعد از قرعه‏كشی خیل عظیمی خود را بازنده و مال‏باخته تلقی می‏كنند كه اثر روانی تخریب‏كننده‏ای خصوصا روی جوانان دارد .
بنابراین پیشنهاد می‏شود:
1- جوایز از محل بودجه عمومی آن سازمان و توسط دولت پرداخت‏شود; به این معنا كه دولت اسلامی جهت نهادینه كردن انفاق و گسترش صدقات، هر ساله جوایزی را برای كمك‏كنندگان به محرومان در بودجه سازمان مربوطه (مثلا سازمان بهزیستی) در نظر گیرد . در این صورت كلیه وجوه جمع‏آوری شده از طریق توزیع كارت‏ها، به مصرف نیازمندان می‏رسد و هیچ فردی احساس نمی‏كند كه وجوه انفاقی او بی‏جهت و به صرف قرعه در اختیار دیگری قرار گرفته است . (23)
2- كمیت و كیفیت جوایز معقول و متعارف باشد; به این معنا كه به جای پرداخت مبالغی غیرمتعارف به تعدادی انگشت‏شمار (برای مثال یك جایزه سی میلیون تومانی، چند جایزه) . . . تعداد جوایز را افزایش داده مبلغ آن را كاهش دهند و این اگر چه در كوتاه مدت ممكن است اثربخش نباشد لكن در بلندمدت بهتر پاسخ می‏دهد; به جهت این كه بعد از چند دور قرعه‏كشی و برنده شدن افراد زیادی، این ذهنیت‏برای خیلی افراد شكل می‏گیرد كه امید زیادی برای برنده شدن وجود دارد .
3- سعی شود نوع جایزه با عمل خیرخواهانه تناسب داشته باشد; برای مثال، اگر در آگهی تلویزیونی به جای تبلیغات فعلی، وقتی اعلام شود با قرعه‏كشی جوایز دوره . . . ارمغان بهزیستی پنج‏خانواده برای حج تمتع، پنجاه نفر برای حج عمره، و دویست نفر برای زیارت مشهد مقدس و . . . برگزیده شدند، قطعا اثر معنوی بالایی برای جامعه ایجاد می‏كند .
نتیجه این كه اگر پیشنهادهای فوق اعمال شود افراد با اهدای بخشی از اموال خود به جهت‏حمایت از مستمندان برگه‏هایی را به عنوان رسید مشاركت در همیاری ملی دریافت می‏كنند (نه این كه خریداری كنند) سپس دولت‏برای تشویق افراد خیر و نهادینه كردن انفاق قرآنی جوایزی را به قید قرعه می‏پردازد . روشن است كه در این صورت نه شبهه قمار مطرح می‏شود و نه شبهه اكل مال به باطل . از طرف دیگر، انفاق‏های مردم به صورتی كه قرآن سفارش كرده با برنامه‏ریزی، بدون منت و آزار و بدون خودنمایی و ریا در اختیار مستحقان واقعی قرار می‏گیرد .

پی‏نوشت‏ها:

1) بقره (2) آیه 261 .
2) همان، آیه 265 .
3) ناصر مكارم شیرازی و دیگران، تفسیر نمونه (تهران، دارالكتب‏الاسلامیه، 1374) ج 2، ص 327 .
4) بقره (2) آیه 264 .
5) همان آیه 267 .
6) حویزی، تفسیر نورالثقلین (قم، اسماعیلیان، 1373) ج 1، ص 287 .
7) طبرسی، تفسیر مجمع‏البیان (بیروت، داراحیاءالتراث العربی، 1412 ق) ج 1 و 2، ص 490 .
8) ر . ك: ناصر مكارم شیرازی و دیگران، همان، ص 333 .
9) محسن قرائتی، تفسیر نور (قم انتشارات در راه حق، 1375) ج 1، ص 538 .
10) بقره (2) آیه 271 .
11) ناصر مكارم شیرازی و دیگران، همان، ص 315 .
12) محمدحسین طباطبائی، تفسیرالمیزان (بیروت مؤسسة‏الاعلمی للمطبوعات، 1417 ق) ج 2، ص 402 .
13) طبرسی، همان، ص 496 .
14) محسن قرائتی، همان، ص 543 .
15) بقره (2) آیه 262 .
16) ناصر مكارم شیرازی و دیگران، همان، ص 317 و 318 .
17) همان، ص 318 .
18) بقره (2) آیه 263 .
19) ناصر مكارم شیرازی و دیگران، همان، ص 320 .
20) طبرسی، همان، ص 414 .
21) قبل از انقلاب، بلیطهایی به عنوان «بلیط بخت‏آزمایی‏» منتشر می‏شد، افراد با خرید آن‏ها در قرعه‏كشی شركت می‏كردند و وجوه جمع‏آوری شده بعد از كسر هزینه‏های مؤسسه ناشر بلیطهای مذكور، با قرعه‏كشی بین افرادی تقسیم می‏شد . این عمل از سوی مراجع وقت، قمار و حرام اعلام شد، بعد از آن مؤسسات مذكور جهت‏حل مسئله اعلان كردند كه بخشی از وجوه جمع‏آوری شده را در امور خیر مصرف می‏كنند و به دنبال آن اسم بلیطها را هم به بلیطهای اعانه ملی تغییر دادند .
22) امام خمینی، توضیح‏المسائل، مسئله 2870 .
23) شایان ذكر است پرداخت جوایز از محل بودجه سازمان مربوطه به جای پرداخت از محل درآمد اوراق، گرچه از جهت فقهی و حقوقی موجب تفاوت شده و شبهه قمار را از بین می‏برد ولی از جهت‏بار مالی، برای سازمان تفاوتی ایجاد نمی‏شود و تنها یك جابه جایی در ردیف‏های هزینه پیش می‏آید . در نتیجه این پیشنهاد هزینه جدیدی برای سازمان مربوطه و دولت ایجاد نمی‏كند، به این معنا كه بودجه چنین سازمان‏هایی كه از محرومین و مستمندان حمایت می‏كنند از دو منبع دولتی و فروش اوراق مذكور تامین می‏شود، پس سازمان مربوطه می‏تواند به جای این كه هزینه جوایز را از محل درآمد اوراق بپردازد، از بخش بودجه دولتی بپردازد در نتیجه در جمع‏بندی تنها یك جابه جایی رخ می‏دهد و بودجه كل ثابت‏باقی می‏ماند .

مقالات مشابه

فی الانفاق و ما یتعلق به

نام نشریهمجله رسالة القرآن

نام نویسندهالسیدحسین الطباطبائی الیزدی

انفاق

نام نشریهدائرة المعارف قرآن

نام نویسندهحسین احمدی, سعید بندعلی